بحث در اين بود که مي توان نسبت به عالم غيب برخورد مثبت کرد همچنان که برخورد منفي نمود و از آن سوء استفاده کرد . عالم غيب ، حقيقت و ملکوت عالم ماده است ، اگر با آن درست برخورد شود مي توان تمام اسرار دنيا را از آن فهميد . همان طور که غيب بدن شما نفس يا روح شماست و تمام سازمان دهي و اسرار بدن شما در نفس شما قرار دارد ، به همين جهت ، همين که انسان مرد ديگر تن او هيچ حرکت و فعاليتي ندارد ، نه چشمش مي بيند و نه گوشش مي شنود چون جنبه ي ملکوتي بدن او ديگر بدن را تدبير نمي کند . عالم مادي هم مثل بدن ، غيبي دارد که بر اساس آن اداره مي شود . (25) حال ما به دو صورت مي توانيم با جنبه ي غيبي عالم ارتباط پيدا کنيم . يا از طريق عقل متوجه قواعد آن عالم شويم و بر اساس قواعد و سنن عالم ، با عالم برخورد کنيم ، و يا بر اساس وَهم خود تصوراتي از عالم غيب بسازيم و بر اساس وَهم و خيالات خود با عالم برخورد کنيم . در نگاه اولي به دنيا ، خود را موظف مي دانيم با حساب و برنامه در اين عالم زندگي کنيم ، ولي در نگاه دوم ، با ميل و خيالات خود زندگي مي کنيم ، و چون عالم را بر اساس ميل و خيالات ما نساخته اند ، چيزي نمي گذرد که در نتيجه گرفتن از کارهايمان ناکام مي شويم ، چون عالم با خيالات وَهميات ما هماهنگي نمي کند .
آري به کمک عقل متوجه قواعد عالم مي شويم و از طريق به کارگيري قلب با حقيقت عالم مرتبط مي گرديم و مي توانيم با آن حقايق انس بگيريم . ابتدا از طريق عقل و استدلال مي فهميم که عالم غيب هست و سپس از طريق قلب و تزکيه هاي شرعي ، حقايق را مي بينيم . ابتدا به کمک عقل به وجود آنچه معتقديم ، استدلال مي کنيم ، تا بين عقايد حقيقي با عقايد خرافي تفکيک کنيم و بدانيم واقعاً چنين حقايقي هست ، سپس به کمک تزکيه مي توانيم حجاب هاي بين قلب و حقايق را مرتفع مي نماييم ، و جان ما با آنها انس بگيرد . البته مقصد اصلي ما در اين دنيا يافتن آن حقايق و انس گرفتن با آنها است ، کار عقل خبر دادن از وجود حقايق است ، کار عقل مثل آدرس دادن است . وقتي آدرس خانه ي کسي را به شما مي دهند يعني چنين خانه اي هست ، ولي براي پيدا کردن آن بايد راه بيفتي . وجود خدا ، ملائکه ، معاد و حقيقت اهل البيت « عليهم السلام» را عقل اثبات مي کند ، مي فهمد که چنين حقايقي هست ، اما اگر کسي قلبش را تزکيه کند و دستورات شريعت را به قلب برساند ، آنچه را که عقل از آن خبر داده است با چشم قلب مي بيند . خيلي فرق است بين « دانايي » و « دارايي » . پس به هر صورت راه ارتباط با غيب از طريق عقل و قلب ممکن است .
عبادات شرعي و ايامي مثل ماه رجب و رمضان و مکان هايي مثل مسجدالحرام و حرم امامان « عليهم السلام» و مساجد ، زمينه هايي اند که جان انسان در آن حالت با حقايق عالم بهتر مرتبط مي شود . در اوقاتي مثل ماه رجب و رمضان درهاي غيب به قلب انسان باز مي شود ، و اگر با اين رويکرد به عبادات بنگريم خداوند هم تقاضاي ما را بي جواب نمي گذارد و چشم قلب ما را مي گشايد . آري اگر تلاش کنيد قلب با عالم غيب آشنا مي شود .
منبع : راسخون